توسعهی محلی، رکن کلیدی توسعهی پایدار
- پویشگران
- یادداشت-مشاوره
بررسی شرایط ویژهی کشورهای در حال توسعه در حوزهی جوامع محلی و ارزیابی الگوهای توسعهی به کار رفته در این کشورها، عموما نشانگر ناکارآمدی برنامههای تدوین شده برای ارتقای سطح رفاه اجتماعی و ناتوانی در ایجاد توسعهی پایدار در جوامع محلی است. مطالعات اخیر نشان میدهد یکی از مهمترین دلایل ناکامی دولتها در پیادهسازی استراتژیهای توسعهی محلی، بهرهگیری از الگوهای نامتناسب با ویژگیهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی هر منطقه است و به طور طبیعی، استفاده از الگوهای متداول توسعه، بدون توجه به تفاوتهای چشمگیر در پیشینهی تاریخی و الزامات جلب مشارکت ذینفعان محلی، انتخاب استراتژیهای صحیح و اجرای موفق برنامهها را با چالش جدی مواجه میکند.
در این میان، توجه به لزوم مشارکت مردم (به عنوان ذینفعان کلیدی طرحهای توسعه) در تمامی مراحل برنامه ریزی و اجرای یک طرح توسعهی محلی و ملّی، طی یک دههی اخیر به شدت افزایش یافته است. پروفسور رابرت چمبرز، نظریه پرداز سرشناس بریتانیایی در حوزهی توسعهی محلی، معتقد است "از سالهای پایانی دههی 1990 میلادی، روز به روز بر میزان نقش و نفوذ مردم در طرحهای توسعه افزوده شده است. رشد سریع مقالات و پژوهشهای مرتبط با ضرورت مشارکت مردم، افزایش تعداد صاحب نظران و متخصصان اجتماعی غیراقتصادگرا در برخی نهادها و همچنین گسترش رهیافتها و روشهای مشارکتی در جوامع محلی، حاکی از نفوذ روزافزون مدلهای مبتنی بر مشارکت مردم در برنامهریزیهای کلان دولتی در زمینهی توسعه است."
بر اساس اهداف اعلام شده توسط سازمان ملل متحد، از سال 2015 تا 2030 تمامی کشورهای عضو این سازمان باید تلاش کنند که با همکاری یکدیگر، به اهداف و شاخصهای توسعهی پایدار در سطوح محلی، ملی، منطقهای و جهانی دست یابند. سازمان ملل برای دستیابی به اهداف توسعهی پایدار، 17 هدف کلان را تعیین و تصویب نموده که تمامی آژانسهای تخصصی بینالمللی همچون یونسکو متعهد هستند راهبرد میان مدت و بلند مدت خود را بر مبنای آن تنظیم کنند. این اهداف عبارتند از:
- پایان دادن به فقر
- پایان دادن به گرسنگی
- زندگی سالم و ارتقای رفاه
- آموزش با کیفیت
- برابری جنسیتی
- در دسترس بودن آب سالم و فاضلاب
- دسترسی به انرژی پاک و مقرون به صرفه
- رشد اقتصادی پایدار و کار شایسته
- ارتقای زیرساختها
- کاهش نابرابریهای اجتماعی
- توسعهی شهرها و جوامع پایدار
- بهبود الگوی تولید و مصرف پایدار
- مبارزه با تغییرات نامطلوب اقلیمی
- ارتقای اکوسیستم و جلوگیری از نابودی تنوع زیستی
- تقویت جامعهی پایدار و صلح آمیز
- احیای مشارکت جهانی برای توسعهی پایدار
- استفادهی پایدار از دریاها و اقیانوسها
با این رویکرد، توسعهی ملی و محلی را میتوان به معنای تحولی اقتصادی و اجتماعی قلمداد کرد که در عالم واقع رخ میدهد و هر تعریفی در این ارتباط، باید مبتنی بر ویژگیهای همان رخداد معین باشد. توسعهی یکپارچه یا جامع، بر مبنای مشارکت مردم و لحاظ شدن تمامی ابعاد جامعه، در قالب برنامهریزی سازمان یافته امکان پذیر میشود. از این رو، توسعه را میتوان سمتگیری نظام مدیریتی به تغییر و تحول و بازسازی اقتصادی- اجتماعی به منظور دستیابی عموم به رفاه اجتماعی (همراه با عدالت) دانست.
از جنبه ی محتوایی، برای توسعهی محلی، ابعاد مختلفی به عنوان تعریف مورد اشاره قرار گرفته که تمامی آنها کم و بیش دارای ساختار و وجوه مشترک هستند و میتوانند در درک وجوه گوناگون توسعهی پایدار مؤثر واقع شوند. با جمع بندی تعاریف مختلف در این حوزه، میتوان توسعه ی محلی را "فرآیندی مبتنی بر مشارکت داوطلبانه در میان ساکنان یک منطقه، به منظور بهبود شرایط فیزیکی، اجتماعی و اقتصادی" دانست.
با در نظر گرفتن فصل مشترک تعاریف ارائه شده در زمینه ی توسعهی محلی (در متون علمی و پژوهشهای انجام شده)، مؤلفههای اصلی توسعهی محلی را میتوان به شکل زیر بیان کرد:
- جلب مشارکت تمامی ذینفعان کلیدی
- توانمندسازی ساکنان و فعالان اقتصادی محلی
- تقویت سرمایهی اجتماعی در منطقهی مدنظر
این سه مؤلفه به عنوان ارکان اصلی هر نوع برنامهی توسعه باید مدنظر سیاست گذاران و کارشناسان طرح قرار گیرد که ضروری است سازمانهای سیاستگذار و مؤثر در این حوزه، با مشارکت همهی ذینفعان (با محوریت سازمانهای جامعهی مدنی) به آن بپردازند.
۳۰ آبان ۱۳۹۷